همیشه از خوندن شعرهای فروغ لذت بردم.حتی اگر برای چندمین بار باشه .
نمی دونم چه چیزی تو شعر هاش هست که اینقدر به دل آدم می شینه .
روحش شاد و یادش گرامی باد.
تقدیم به تویی که سالهاست منتظرتم.
در منی و اینهمه ز من جدا
با منی و دیده ات بسوی غیر
بهر من نمانده راه گفتگو
تو نشسته گرم گفتگوی غیر
غرق غم دلم بسینه می طپد
با تو بی قرار و بی تو بی قرار
وای از آن دمی که بیخبر
بر کشی تو رخت خویش از این دیار
سایه توام به هر کجا روی
سر نهاده ام به زیر پای تو
چون تو در جهان نجسته ام
تا که برگزینمش بجای تو
شادی و غم منی بحیرتم
خواهم از تو .... در تو آورم پناه
مرغ وحشیم که بی خبر زخویش
گشته ام اسیر جذبه های ماه
گفتی از تو بگسلــم.... دریغ و درد
رشته وفا مگر گسستنی است
بگسلم ز خویش و از تو نگسلم
عهد عاشقان مگر شکستنی است
دیدمت شبی به خواب و سر خوشم
وه مگر به خوابها به بینمت
غنجه نیستی که مست اشتیاق
خیزم و ز شاخه ها بچینمت
شعله می کشد به ظلمت شبم
آتش کبود دیده گان تو
ره مبند....بلکه ره برم بشوق
در سراچه غم نهان تو
فروغ فرخزاد