انتظار

به یاد تو در اندیشه ها م غرق هستم.
نقش تو در زندگی  من چنان برجسته است که نمی توان بدون لمس آن از کنارش گذشت.
من مدتهاست که تو را می شناسم.
از آن زمانی که حسرت  داشتم .
حسرت تو را،حسرت داشتن مانند تو را
کسی که مرا بشکافد،مرا از درون بکاود و مرا به گریه وادارد 
یافتمت ، یافتمت و تو  مرا پذیرفتی اما  ...
چرا همه چیز به هم خورد؟
راستی چه مدت با هم بودیم ؟ یک سال ، دو سال ،سه سال  ...
چرا همیشه حرفهایم در دلم ماندو کسی اشکهایم را ندید؟
و حالا... مدتهای  مدید از آن زمان می گذرد.
 ای کاش ، ای کاش بدانی که چقدر دلم برایت تنگ شده.
می دانم که   ا ین جدایی ها، از زندگی من و تو و از زندگی همه کسانی چون
من وتو  که عاشق یکدیگرند، رخت خواهد بست . 
نیازی هست که بگویم چقدر دوستت دارم ؟و چقدر دلم می خواهد بانوی سرزمین وجودم باشی؟
نظرات 3 + ارسال نظر
امیر سه‌شنبه 18 اسفند 1383 ساعت 01:31 ق.ظ

به امید روزی که همه عشاق به آرزوی قلبی خود برسند.

زهرا چهارشنبه 3 فروردین 1384 ساعت 12:15 ق.ظ

سلام خیلی صادقانه گفتید و همین زیباش کرده.امایک جمله ... به زور از خدا چیزی نخواهید. یا حسین


سلام دوست عزیز
پیشاپیش عیدتون مبارک
من تابه حال با124سایت ووبلاگ تبادل لینک کردم
ومی خوام اگه افتخاربدین صدوبیست وپنجمین وبلاگی که دروبلاگم ثبت میکنم وبلاگ شماباشه
پس لطفا اگه موافقین وبلاگ من راباعنوان:
"1500مقاله وتحقیق رایگان"
وبه آدرس:
http://www.beheshtnet.blogfa.com

لینک نماییدوسپس اطلاع دهیدتادرهمان ساعت شمارالینک کنم
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد