یادگاری از یک دوست

 
تو را دوست خواهم داشت آن چنان که خود را ...
حتی اگر تمام عشاق را دیوانه بخوانی  و عشق را قصه ی بی سرانجام ...
 من تو را دوست خواهم داشت بیشتر از آنچه خود را !!!
چرا غمگینی آنگاه که باید گرم و بی تاب باشی ؟؟؟
اسطوره افسانه هایم ... چرا می خواهی آخرین خط کتاب من باشی ؟؟؟
هر شب ستاره ای به خانه ات می قرستم ...
هر روز شبدر چهار برگی در کفشهایت می گذارم ...
هر لحظه برایت دعا می کنم تا زمانی که ایمان بیاوری هیچ آرزویی محال نیست !!!
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من !!!